هنوز بوسه من مثل قفل بر دهنش
هنوز انگشتم اسم رمز پیرهنش
هنوز خواهش بی آبروی چشمانش
هنوز نحوه ی دستوریِ صدا زدنش
هنوز دامن چین چینِ سورمه ای پایش
هنوز آبیِ دلخواه من لباس تنش
هنوز گیره ی گلدار، پشت موهایش
هنوز رد شدنش بوی عطر نسترنش
نبود هیچ کدامش نبود و من بودم
که احمقانه نشستم به پای آمدنش
| مهدی فرجی |